سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ریاست علمی، شریف ترین ریاست است [امام علی علیه السلام]

 

 

امام دانش و بینش

الگوهای جاودان، همواره با یک ویژگی عمده قابل شناسایی‌اند. آنان تاریخ را به پیش‌ می‌برند و آن را وسیله‌ای برای درس‌آموزی

 

آیندگان قرار می‌دهند. این موضوع در سلوک دینی امام باقر (علیه السّلام) چگونه قابل توضیح است؟ آیا می‌توان ایشان را موسس و

 

بنیانگذار دوره‌ای جدید در تاریخ علم و جهان اسلام دانست؟ مقاله زیر سعی دارد به این سؤالات پاسخ بدهد.

 

در باب لقب آن حضرت (باقر) گفته‌اند که وی علوم زمانه خود را می‌شکافت و باز می‌کرد. در لسان‌العرب آمده‌است: او را باقر می‌خواندند؛

 

 

چرا که علم را می‌شکافت و به اصل آن پی می‌برد و فروع علم را از آن استنباط می‌کرد و دامنه علوم را می‌شکافت و وسعت می‌داد.

 

شیخ صدوق در علل‌الشرایع نیز به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از جابر جعفی پرسیدم: چرا به امام پنجم، باقر می‌گفتند؟ گفت:

چون علم را می‌شکافت و اسرار آن را آشکار می‌کرد.

 

 

به هر روی ، آنچه مشخص است، این است که امام باقر(علیه السّلام) به علم‌آموزی و گسترش دانش توجه بسیاری می‌کردند. در واقع،

 

می‌توان ایشان را بنیانگذار جنبش فرهنگی جهان اسلام دانست. در همین راستا، ایشان به تربیت شاگردانی چون:

محمدبن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر و برید بن معاویه همت گماشتند؛ شاگردانی که به تعبیر امام صادق (علیه السّلام) مکتب

 

احادیث وی (امام باقر) را زنده کردند.

 

در همین زمینه می‌توان از شاگردان دیگری چون جابر بن یزید جعفی، ابان بن تغلب، کیان سجستانی، حمران بن اعین،سدیر

صیرفی، ابوصباح کنانی، عبدالله بن ابی یعفور که هر کدام محدثی بزرگ بودند و در نقل وگسترش احادیث منقول از امام محمد باقر

 

(علیه السّلام) نقش بسزایی داشتند، نام برد.

 

از دیگر تلاش‌های ارزنده امام باقر (علیه السّلام)، تبیین مسائل کلامی و معارف دینی بود. در زمان حضرت، بحث‌های کلامی خوارج، رواج

 

یافته بود و امام (علیه السّلام) با شرح بسیاری از خطبه‌های حضرت علی (علیه السّلام) در زمینه‌های توحید و صفات الهی به بسط

 

معارف اسلامی می‌پرداخت. نیز حضرت، مناظرات گوناگونی با دانشمندان عصر خویش داشت و در آنها به طرح بحث‌های دینی

 

می‌پرداختند.

 

 

این روش (مناظره) از جمله نیکوترین روش‌هایی بود که می‌توانست به پیدایی و گسترش علم در جامعه اسلامی آن سامان یاری

 

.مناظره، گفت و شنودی است میان دو عالم با دو دیدگاه کاملا متفاوت. این گفت‌و شنود، چیزی جز توجه و احترام به نظر دیگری و قایل

 

‌شدن به حق سخن گفتن برای دیگران نبود.

 

 

آنگونه که خود حضرت در این‌باره می‌فرمودند: «عالمان باید برای شنیدن نسبت به گفتن حریص‌تر باشند. آنها علاوه بر هنر خوب

حرف زدن، باید خوب شنیدن را نیز در خود تقویت کنند» یا «هنگامی که نزد دانشمندی نشستی به شنیدن حریص‌تر از گفتن

باش و نیکو شنیدن را بیاموز، همانگونه که نیکو گفتن را می‌آموزی و سخن هیچ‌کس را قطع مکن».

 

 

به همین دلیل، ایشان با برگزاری جلسات بحث و گفت و گو با دانشمندان گوناگون و حتی مخالفان خود، به بسط علوم اسلامی

 

می‌پرداخت. این شیوه‌ای بود که بعدها به فرزند آن حضرت؛ یعنی امام صادق (علیه السّلام) منتقل شد و ایشان (امام صادق) با برگزاری

 

نشست‌هایی با فرقه‌ها و گروه‌های مختلف اسلامی و دینی به نقد و بررسی اندیشه‌ها همت می‌گماشتند.

 

 

 به عبارت دیگر امام باقر (علیه السّلام) نه تنها بنیانگذار شیوه جدید تفکر در جهان اسلام است، ‌بلکه دوره‌ای جدید را در تاریخ اسلام رقم

 

می‌زند. ویژگی‌های این تاریخ به‌طور خلاصه عبارتند از:

1 - ارائه طرحی برای گسترش دانش و علوم مختلف

2 - تدوین دیالوگ ویژه عصر برای این منظور

3 - ارائه روشی نظام‌مند و عقلانی برای تبیین و توضیح علوم و معارف دینی. تا آن جا که ایشان معتقد بودند روش شیعه نه روش

 

افراطیون (یعنی غلات شیعه) و نه تفریط گرایان( ظاهرگرایان)، بلکه روشی است میانه روانه. نقل است که ایشان در اعتراض به سخنان

 

غلوآمیز برخی فرقه‌ها، درباره جایگاه و مقام معنوی خاندان پیامبر، از آن‌ها خرافه‌زدایی کرده و مطرح می‌کردند که درباره ما چیزی

 

می‌گویند که ما نیستیم.

 

 

علاوه بر آن ایشان با جمع‌آوری احادیث ثقه، به دنبال آن بودند که روش فهم احادیث را در متن، به صحابه و دیگر دانشمندان عصر بیاموزند.

 

بدین معنی که ایشان خود را در بستر و متن تحولات زمانه خویش‌ قرار می‌دادند و تلاش فراوانی مبذول می‌کردند تا حقیقت را به دیگران

 

بیاموزند.

4 -  ایشان تلاش می‌کردند حقیقت متن، در شیوه تعامل با مخالفان برای آنان آشکار و روشن شود.

.

 

 

 

منابع:

1 - اصول کافی، ج1

2 - بحارالانوار-ج70-علامه مجلسی

3 - سیره چهارده‌معصوم- محمدی اشتهاردی منبع:مطالعات شیعه شناسی


88/9/3::: 2:2 ع
نظر()