اللهم عجل لولیک الفرج
آثار انتظار ظهور مهدی
آثار انتظار ظهور مهدی ناصر مکارم شیرازی . اکنون با دقت با این چند روایت توجه کنید: 1- کسی از امام صادق (ع) پرسید: چه میگوئید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود؟ امام (ع) درپاسخ فرمود: هو بمنزله من کان مع القائم فی فسطاطه - ثم سکت هنیئه - ثم قال هو کمن کان مع رسول الله:«او همانند کسی است که با رهبر این انقلاب در خیمه او(ستاد ارتش او) بوده باشد - سپس کمی سکوت کرد - و فرمود مانند کسی است که با پیامبر اسلام (ص) در «مبارزاتش» همراه بوده است». [1] . عین این مضمون در روایات زیادی با تعبیرات مختلفی نقل شده است. 2- در بعضی «بمنزله الضارب بسیفه فی سبیل الله»:«همانند شمشیر زنی در راه خدا». 3- و در بعضی دیگر «کمن قارع مع رسول الله بسیفه»: «همانند کسی است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد». 4- در بعضی دیگر «بمنزله من کان قاعدا تحت لواء القائم»: «همانند کسی است که زیر پرچم قائم بوده باشد». 5- و در بعضی دیگر«بمنزله المجاهد بین یدی رسول الله (ص): «همانند کسی است که پیش روی پیامبر جهاد کند». 6- و بعضی دیگر «بمنزله من استشهد مع رسول الله: «همانند کسی است که با پیامبر شهید شود». این تشبیهات هفتگانه که در موردانتظار ظهور مهدی (ع) در این شش روایت وارد شده روشنگر این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه میان مسئله «انتظار از یک سو، و «جهاد»، و مبارزه با دشمن در آخرین شکل خود از سوی دیگر وجود دارد. 7- در راویت متعددی نیز انتظار چنین حکومتی را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفی شده است. این مضمون در بعضی از احادیث از پیامبر و در بعضی از امیر مؤمنان علی (ع) نقل شده است، در حدیث میخوانیم که پیامبر فرمود: افضل اعمال امتی انتظار الفرح من الله عزوجل»: «بالاترین اعمال امت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است». [2] . و در حدیث دیگری از پیامبر میخوانیم «افضل العباده انتظار الفرج»: [3] . این تعبیرات همگی حاکی از این است که انتظار چنان انقلابی داشتن همیشه توام با یک جهاد وسیع و دامنه دار است این را در نظر داشته باشید تابه سراغ مفهوم انتظار رفته سپس از مجموع آنها نتیجهگیری کنیم.
مفهوم انتظار «انتظار» معمولا به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش میکند. فی المثل بیماری که انتظار بهبودی میکشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق فرزند نارحتند و برای وضع بهتری میکوشند. همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادی میباشد این دو حالت را دارد «بیگانگی با وضع موجود» و «تلاش برای وضع بهتر». بنابراین مسئله انتظار حکومت حق و عدالت مهدی و قیام مصلح جهانی در واقع از دو عنصر است عنصر نفی و عنصر اثبات عنصر نفی همان بیگانگی است با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهترین بودن است. و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه دار حلول کند سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد این دو رشته اعمال عبارتند از ترک هر گونه همگاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبازره با آنها از یک سو، و خود سازی و خودیاری و جلب آمادگیها جسمی و روحی و مادی و معنوی برای شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانی و مردمی از سوی دیگر. و خوب که دقت کنیم میبینم هر دو قسمت آن سازندهو عامل تحرک و آگاهی و بیداری است. با توجه به مفهوم اصلی «انتظار» معنی روایات متعددی ه در بالا درباره پاداش و نتیجه کار منتظران نقل کردیم به خوبی درک میشود. اکنون میفهمیم چرا منتظران واقعی گاهی همانند کاسنی شمرده شدهاند که در خیمه حضرت مهدی (ع) یا زیر پرچم او هستند یا کسی که در راه خدا شمشیری میزند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته است. آیا اینها اشاره به مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حق و عدالت نیست که متناسب با مقدار آمادگی و درجه انتظار افراد است؟ یعنی همانطور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنهابا هم متفاوت است، انتظار و خود سازی و آمادگی نیز درجات کاملا متفاوتی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر مقدمات و نتیجهگیری شباهت دارد هر دو جهادند و هر دو آمادگی میخواهند و خود سازی کسی که در خیمه رهبر چنان حکومتی قرار گرفته یعنی در مرکز ستاد فرماندهی یک حکومت جهانی است نمیتواند یک فرد غافل و بیخبر و بی تفاوت بوده باشد آنجا جای هر کس نیست جای افرادی است که به حق شایستگی چنان موقعیت و اهمیتی را دارند. همچنین کسی که سلاح در دست دارد ودر برابر رهبر این نقلاب با مخالفان حکومت صلح و عدالتش میجنگد آمادگی فراوان روحی و فکری ورزمی باید داشته باشد. برای آگاهی بیشتر از اثرات واقعی انتظار ظهور مهدی (ع) به توضیح زیرتوجه کنید. انتظار یعنی آماده باش کامل من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممکن است در انتظار کسی باشم که طعمه شمشیرش خون ستمگران است؟ من اگر آلوده و ناپاکم چگونه میتوانم منتظر انقلابی باشم که شعله اولش دامان آلودگان را میگیرد؟ ارتشی که در انتظار جهاد بزرگی است آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد و روح انقلاب در آنها میدمد و هرگونه نقطه ضعفی را اصلاح میکند. زیرا چگونگی انتظار همواره متناسب با هدفی است که در انتظار آن هستیم. انتظار آمدن یک مسافر عادی از سفر. انتظار بازگشت یک دوست بسیار عزیز. انتظار فرارسیدن چیدن میوه از درخت و درو کردن محصول. هر یک از این انتظارها آمیخته با یک نوع آمادگی است، در یکی باید خانه را آماده کرد و وسایل پذیرایی فراهم ساخت، در دیگری ابزار لازم و داس و کمباین و.... اکنون فکر کنید آنها که انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی را میکشند در واقع انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی را دارند که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول تاریخ بسر است. انقلابی که بر خلاف انقلابهای پیشین جنبه منطقهای نداشته بلکه هم عمومی و همگانی است و هم تمام شئون و جوانب زندگی انسانهارا شامل میشود، انقلابی است سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اخلاقی. خود سازی فردی چنین تحولی قبل از هر چیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانندبار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان بدوش بکشند و این در درجه اول محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوته بینیها، کج فکریها، حسادتها، اختلافات کودکانه و نابخردانه و بطور کلی هر گون نفاق و پراکندگی با موقعیت منتظران سازگار نیست. نکته مهم این است که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی هرگز نمیتواند نقش تماشاجی را داشته باشد باید از هم اکنون حتما در صف انقلابیون قرار گیرد. من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در انتظار نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچگونه نقشی ندارند بلکه مطرود و منفور خواهند بود روز شماری کنم. آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان از لوث آلودگیها کافی نیست؟ ارتشی که در انتظار جهاد آزادگی بخش به سر میبرد حتمابه حالت آماده باش کامل در میآید سلاحی را که برای چنین میدان نبردی شایسته است بدست میآورد، سنگرهای لازم را میسازد آمادگی رزمی افراد خود را بالا میبرد. روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله عشق و شوق برای چنین مبارزهای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه میدارد ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست هرگز در انتظار به سر نمیبرد و اگر بگوید دروغ میگوید. انتظار یک مصلح جهانی به معنای آماده باش کامل فکری و اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است فکر کنید چنین آماده باشی چقدر سازنده است. برای تحقق بخشیدن به چنین انقلابی مردانی بسیار بزرگ و مصمم و بسیار نیرومند و شکستناپذیر، فوق العاده پاک و بلندنظر کاملا آماده و دارای بینش عمیق لازم است. و خود سازی برای چنین هدفی مستلزم به کاربستن عمیقترین برنامههای اخلافی و فکری و اجتماعی است، این است معنای انتظار واقعی آیا هیچکس میتواند بگوید چنین انتظاری سازنده نیست؟
اگر خواهان شناخت فردی باشیم باید به اثر و عمل او نگاه کنیم . یکی از طرق شناختن خدای متعال، قرائت قرآن کریم و تدبیر در آن می باشد.
برای معرفت یافتن به اهل بیت علیهم السلام به سخنان و سیره عملی ایشان توجه می نمائیم. در مورد حضرت علی علیه السلام، این یگانه دهر، هرچه بخوانیم و بگوییم کم است وحق ایشان را ادا ننموده ایم. مولا را چگونه معرفی نمائیم، حال آنکه او را نشناخته ایم. یکی از راه های شناخت مولی الموحدین، مطالعه سخنان ایشان می باشد که اکثر فرموده های این امام همام درنهج البلاغه جمع آوری شده است. بر آن شدیم که برای شناساندن ایشان نمی از یَِم نهج البلاغه برگرفته وبه کام عطشان عاشقان امام بنشانیم. در نهج البلاغه موضوعات بسیاری یافت می شود که ما موضوع " وصف دنیا" را انتخاب نموده و امید داریم که تذکری برای همه شیعیان امام باشد تا از غفلت نجات یابیم:
فانی بودن دنیا
من شما را از دنیا می ترسانم که - درکام- شیرین است و - در دیده – سبز و رنگین. پوشیده در خواهش های نفسانی، و – با مردم – دوستی ورزد با نعمت های زودگذر این جهانی. متاع اندک را زیبا نماید، و در لباس آرزوها در آید، و خود را به زیور غرور بیاراید. شادی آن نپاید، و از اندوهش ایمن بودن نشاید. فریبنده ای است بسیار آزار دهنده، رنگ پذیری است ناپایدار ، فنا شونده ای مرگبار ، کشنده ای تبهکار. چون با آرزوی خواهندگان دمساز شد، و با رضای آنان هم آواز، بینند- سرابی بوده است- و بیش از آن نیست.
کسی از نعمت آن در سروری نبود، جز که پس آن اشکی از دیده هایش پالود؛ و روی خوش به کسی نیاورد، جز آنکه با سختی وبد حالی پشت بدو کرد؛ و در خور دنیاست که اگر بامداد یاور کسی بود، شامگاهش ناشناس انگارد؛ و اگر از سویی گوارا و شیرین است، از سوی دیگر تلخی و مرگ با خود آرد. کسی از نعمت آن طرفی نبندد، جز آنکه از مصیبت هایش بدو رنجی رسد؛ و شامگاهان زیر پرآسایشش نخسبد، جز آنکه بامدادان ، شاهبال بیم بر سر او فرو کوبد. سخت فریبنده ای است و فریبا است آنچه در آن است، سپری شونده است و سپری است هر که بر آنست. توشه نیک از آن نتوان برداشت جز پرهیزگاری و ترس از پروردگار. کسی که از دنیا کمتر بهره دارد، از آنچه موجب ایمنی اوست بیشتر دارد، و آن که از دنیا نصیب بیشتر گیرد، از آنچه موجب هلاک اوست بیشتر گرفته و به زودی زوال پذیرد. بسا کسی که بدان اعتماد کرد، و ناگهان مزه تلخ مصیبت را بدو چشاند، و بسا صاحب اطمینانی که ناگهانش در خاک و خون نشاند. بسا صاحب عظمتی که او را خرد و ناچیز ساخت، و بسا نازنده ای که او را به خواری انداخت. دولت آن زود گذر است و عیش آن تیره و تار. گوارای آن شور است و شیرین آن با تلخی آمیخته، غذای آن زهر، و اسباب ودستگاه آن پوسیده در هم ریخته. زنده آن در معرض مردن، تندرستش دستخوش در بیماری به سر بردن. ملک آن برده، عزیز آن شکست خورده . آن که از آن فراوان دارد، گرفتار نکبت و وبال ، و آن که بدو پناه برده ، ربوده مال. آیا شما در جای آنان به سر نمی برید که مردند؟ عمری درازتر از شما داشتند، و آثاری پایدارتر به جا گذاشتند، و تخم آرزو بیشتر در دل کاشتند، و شمارشان فزونتر بود، و سپاهیانشان فراگیرتر. دنیا را چسان پرستیدند، و آن را چگونه بر خود گزیدند؟ سپس از آن رخت بربستند، بی توشه ای که کفایت آنان تواند و یا مرکبی که به منزلشان رساند. شنیده اید دنیا یکی از آنان را با فدیه ای واگذارده باشد، یا به گونه ای یاری شان داده ، یا با آنان به نیکی به سر برده؟ نه چنین است که سختی آن بدانها چنان رسید که پوست و گوشتشان را درید. با سختیها ، سستشان کرد؛ و با مصیبت ها، خوارشان نمود ، و بینی شان را به خاک مالید، و زیر پایشان سود؛ و دشواریهای زمانه را بر آنچه با آنان کرد، افزود. دیدید چگونه آن را که برابرش فروتنی کرد، و برخویشتنش گزید و روی بدو آورد، نشناخت، و با او نساخت تا آنکه بار بستند و برای همیشه از آن گسستند. آیا جز گرسنگی ، توشه ای همراهتان کرد؟ یا جز در سختی شان فرود آورد؟ یا روشنی آن برایشان جز تاریکی بود؟ یا جز پشیمانی چیزی بدرقه راهشان نمود؟ پس چنین دنیایی را می گزینید؟ یا بدان اطمینان می کنید؟ یا آزمند آن می شوید؟ بد خانه ای است برای کسی که بدان گمان بد نیارد، یا در آن خود را از بیم وی ایمن شمارد. (1)
انذار از دنیا
شما را از دنیا می پرهیزانم، که منزلگاهی است ناپایدار؛ نه خانه ی ماندن و نه جایگاه قرار. خود را آراسته و به آرایش خویش شیفته است، و دیگران را به زینت خویشتن فریفته. خانه ای نزد خداوند آن خوار. و متاعی بی مقدار . حلال آن را به حرامش معجون داشته است؛ و خوبی آن را به بدی اش مقرون و زندگانی اش را به مرگ آمیخته است؛ و در کاسه شهدش، شرنگ ریخته است . خداوند تعالی آن را برای دوستانش نگزید، و در دادن آن به دشمنانش بخل نورزید. خیر آن اندک است، و شر آن آماده، فراهم آن پریشان و ملک آن ربوده؛ و آبادان آن رو به ویرانی نهاده. آنچه ویران گردد، خانه خوبی نیست و به کار نیاید، و عمری که چون توشه پایان پذیرد، زندگانی به شمار نیاید. و روزگاری که چون پیمودن راه به سر آید ، دیر نپاید .آنچه را خدا بر شما واجب کرده مطلوب خود شمارید، و توفیق گزاردن حقی را که از شما خواسته ، هم از او چشم دارید، و پیش از آنکه مرگ شما را فرا خواند، گوش به دعوتش بدارید. (2)
ویژگیهای آنان که دنیا را رها کرده اند
آنان که خواهان دنیا نیستند، دلهاشان گریان است، هر چند بخندند، و اندوهشان فراوان است، هر چند شادمان گردند وبا نفس خود در دشمنی بسیار به سر برند، هر چند دیگران بر آنچه نصیب آنان شده، غبطه خورند. (3)
غفلت انسا ن
یاد مرگ از دل های شما رفته است و آرزوهای فریبنده جای آن را گرفته. دنیا بیش از آخرت مالکتان گردیده و این جهان، آن جهان را از یادتان برده . همانا شما برادران دینی یکدیگرید، چیزی شما را از هم جدا نکرده، جز درون پلید و نهاد بد که با آن به سر می برید نه هم را یاری می کنید، نه خیرخواه همید، نه به یکدیگر چیزی می بخشید ، و نه با هم دوستی می ورزید. شما را چه می شود که به اندک دنیا ، که به دست می آورید، شاد می شوید؛ و از بسیار آخرت، که از دستتان می رود، اندوهناک نمی گردید؟ و اندک دنیا را که از دست می دهید، نا آرامتان می گرداند؛ چندانکه این نا آرامی در چهره هاتان آشکار می شود، و ناشکیبا بودن از آنچه بدان نرسیده اند، پدیدار. گویی که دنیا شما را خانه اقامت و قرار است، و کالا و سود آن همیشه برای شما پایدار. چیزی شما را باز نمی دارد؛ از آنکه عیب برادر دینی خود را - که از آن بیم دارد- رویاروی اوبگویید، جز آنکه می ترسید، او همچنان عیب را – که در شماست- به رختان آرد. در واگذاشتن آخرت و دوستی دنیا با هم یک دل هستید و هر یک از شما دین را بر سر زبان دارید. چنان از این کار خشنودید که کارگری کار خود را به پایان آورده، و دوستی خداوند خویش را حاصل کرده . (4)
دنیا محل آرامش نیست
دنیا خانه نیست ، شدن است و رنج بردن و دگرگونی پذیرفتن، و عبرت گرفتن . نشان نابود شدن، اینک روزگار، کمان خود را به زه کرده است، تیرش به خطا نرود، و زخمش به نشود؛ بر زنده تیرمرگ ببارد، و تندرست را به بیماری از پا در آرد، و نجات یافته را درناتوانی و ماندگی دارد. خورنده ای است که روی سیری نبیند، نوشنده ای است که تشنگی اش فرو ننشیند . و نشان رنج دنیا، اینکه: آدمی فراهم می کند آنچه نمی خورد، و می سازد آنچه در آن نمی نشیند؛ پس به سوی خدا می رود، نه مالی برداشته و نه خانه ای با خود داشته و نشان دگرگونی آن، اینکه : کسی را که بدو رحمت آرند بینی که –روزی – حسرت وی خورند، و حسرت خورده را بینی که بر او رحمت برند؛ و این نیست جز به خاطر نعمتی که رخت بر بسته، و یا نقمتی که فرود آمده و بار گسسته. و نشان عبرت دنیا، اینکه: آدمی بدانچه آرزو دارد ، نزدیک می شود و رسیدن اجل رشته آرزوی او را می برد. نه آنچه آرزو داشت به دست آمده، و نه آن که مرگ ، چشم بدو دوخته، واگذارده است. پاک و منزه است خدا! شادی دنیا چه فریبنده است؛ و سیرآبی آن چه تشنگی آورنده ؛ و سایه آن چه گرم وسوزنده . نه آینده مرگ را ردّ توان کرد، ونه گذشته را باز توان آورد. پاک و منزه است خدا، چه نزدیک است زنده به مرده، به خاطر پیوستن بدان، و چه دور است مرده از زنده ، به خاطر بریدن وی از آن!(5)
پایان دنیا مرگ است
دنیا خانه ای است فرا گرفته بلا، شناخته به بیوفایی، نه به یک حال پایدار است، و نه مردم آن از سلامت برخوردار.دگرگونی پذیرد، رنگی دهد و رنگ دیگر گیرد. زندگی در آن ناباب است ، و ایمنی در آن نایاب و مردم دنیا نشانه هایند، که آماجشان سازد. تیرهای خود به آنان افکند و به کام مرگشان در اندازد.
و بندگان خدا! بدانید که شما و آنچه درآنید ( دنیا)، به راه آنان که پیش از شما بودند روانید که زندگانی شما از شما درازتر بود، و خانه هاشان بسازتر و یادگارهاشان دیربازتر( دراز مدت). کنون آواهاشان نهفته شد، و بادهاشان فروخفته.
تن هاشان فرسوده گردید، خانه هاشان تهی، و نشان هاشان ناپدید. کاخ های افراشته و بالش های انباشته را به جا نهادند، و زیر سنگها و درون گورهای به هم چسبیده فتادند، جایی که آستانه اش را ویرانی پایه است، و استواری بنایش را خاک، مایه. جای آن نزدیک است، و باشنده ی آن دور و به کنار، میان مردم محله ای ترسان، به ظاهرآرام و در نهان گرفتار. نه در جایی که وطن گرفته اند، انس گیرند و نه چون همسایگان یکدیگر را پذیرند. با آن که نزدیک به هم آرمیده اند ، خانه هم را ندیده اند و چسان یکدیگر را دیدار کنند که فرسودگی شان خرد کرده است، و سنگ و خاک آنان را در کام فرو برده.
گویی شما هم به جایی رفته اید که آنان رفته اند، وآن خوابگاه به گروتان برداشته و آن امانت جای شما را در کنار خود داشته. پس چگونه خواهید بود اگر کار شما به سرآید و گورها گشاید؟" آن هنگام آزموده می شود هر کس بدانچه پیشاپیش فرستاده، و باز گردانیده می شوند به سوی خدا که مولای راستین آنهاست و به کارشان نیاید آنچه به دروغ برمی بافتند. ( یونس /30)(6)
چه ستایم خانه ای را که آغاز آن رنج بردن است، و پایان آن مردن . در حال آن حساب است و در حرام آن عقاب. آن که در آن بی نیاز است، گرفتار است؛ و آن که مستمند است، اندوهبار . آن که در پی آن کوشید بدان نرسید، و آن که به دنبال آن نرفت، او رام وی گردید. آن که بدان نگریست، حقیقت را به وی نمود، و آن که در آن نگریست، دیده اش را بر هم دوخت. (7)
دنیا محل آزمایش
هان! دنیا خانه ای است که از گزند آن ایمنی نیست، مگر هم در آن خانه ، کاری کنند که توشه آخرت است نه به کار دنیا پردازند. چه آن مایه حسرت است. مردم به دنیا مبتلایند، و به بوته آزمایش در آیند. پس آنچه برای دنیا گرفته اند، حساب آن بکشند، واز آنان بستانند؛ و آنچه برای جز دنیا به دست آورده اند، بدان رسند و در نعمت آن بمانند. دنیا در دیده صاحب خردان، چون سایه ی پس از زوال است، که گسترده ناشده در هم رود، و افزون نشده کاهش یابد. (8)
سفارش به مردم
بندگان خدا! شما را سفارش می کنم این دنیا را که وانهنده شماست واگذارید، هر چند وانهادن آن را دوست نمی دارید. دنیایی که تن ها را کهنه می کند، هرچند نوشدن آن را خوش دارید. مَثل شما و دنیا، چون گروهی همسر است که به راهی می روند، و تا در نگرند آن را می سپرند، و یا قصد رسیدن به نشانی کرده اند و گویی بدان رسیده اند. چه کوتاه است فرصت کسی که تازد تا راهی که در پیش دارد به سر رسد، و یا آنکه روزی فرصت دارد نه بیش و مرگش از در رسد، و خواهانی شتابان در پی او افتاده، و او را می راند تا در دنیا نماند. پس در عزت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشدستی مکنید؛ و به آرایش و آسایش آن شادمان مشوید، و از زیان و سختی آن ناشکیبا مباشید که عزت و نازش ، پایان یافتنی است، و آرایش و آسایش آن سپری شدنی، و زیان و سختی آن تمام شدنی؛ و هر مدتی از آن سرآمدنی وهر زنده آن مردنی.
آیا نشانه ها که از گذشتگان به جای مانده شما را از دوستی دنیا باز نمی دارد؟ و اگر خردمندید مرگ پدرانتان که در گذشته اند، جای بینایی و پند گرفتن ندارد. نمی بینید گذشتگان شما باز نمی آیند، و ماندگان نمی پایند! نمی بینید مردم دنیا روز را به شب و شب را به روز می آرند و هر یک حالتی دارند! مرده ای است که بر او زاری کنند. زنده ای که تسلیتش گویند. افتاده ای بیمار، بیمارپُرسی تیمارخوار. و دیگری که جان می دهد، و دنیا جویی که مرگ به دنبالش می دود، و غافلی به خود وانگذاشته و ماندگان پی گذشتگان را داشته.
هان! برهم زننده لذت ها، تیره کننده شهوت ها، و بُرنده آرزوها را به یاد آرید آنگاه که به کارهای زشت شتاب می آرید، و از خدا یاری خواهید بر گزاردن واجب او، چنانکه شاید، و نعمت و احسان او که به شمار نیاید. (9)
امیرالمومنین علیه السلام در فرازهای فوق ، ضمن معرفی و توصیف دنیا ، به انسان ها می آموزد که دراین دنیا با این مولفه ها چگونه زندگی نمایند تا دچار خسران نگردند از خدای مهربان گوش شنوا طلب می نمائیم تا از فرمایشات امام بهره جوییم.
پی نوشتها:
1- خطبه 111، ترجمه سید جعفر شهیدی.
2- خطبه 113.
3- همان.
4- همان.
5- خطبه 114.
6- خطبه 226.
7- خطبه 82.
8- خطبه 63.
9- خطبه 99.
علویان چرا جعفری هستند؟ بر اساس اصل نبوت که هر پیغمبرى قبل از وفاتش، وصى و جانشین خویش را از جانب خدا معین مى کند، خاتم الانبیا نیز امیرالمؤمنین على(علیه السلام) را باب علم، وصىّ و خلیفه خود معرفى و امت را به اطاعت از وى امر نمود. هرچند بعد از وفات پیامبر، خلافت به امام على(علیه السلام) نرسید; اما دو خلیفه اول در تمام دوره خلافت خود ـ باستثناى اوایل خلافت ابوبکر ـ در تمام امور با حضرت على(علیه السلام) مشورت نموده و مطابق راهنمایى هاى ایشان عمل مى کردندو آن حضرت نیز همانگونه که تا پیش ازشهادت خود باب کرامت را برطالبان حقیقت گشوده بود ازارایه مشاوره و طریق صحیح به آنان که حق ایشان را غصب کرده بودند دریغ نکرد. حتى حضرت على(علیه السلام) راهنماى خلیفه اول و دوم در امر قضاوت آن ها بوده است.آنچان که بارها عمر به روایات صحیح و متواتر بیان میکند: اگر نبودعمر به هلاکت میرسید. علی(ع) وقتى که رجال و دانشمندان سایر ادیان، براى کشف حقایق به مدینه مى آمدند تا مناظره و مباحثه علمى نمایند، امام على(علیه السلام) آنان را مجاب مى کرد و بدین طریق از ارایه خدمات شایان علمى خود به جامعه مسلمین دریغ نمىورزید. بااین حال امام اول شیعه هرگز نتوانست دانشگاه علوم وفیوضات الهی خود را آنچنان که شایسته باشد مفتوح نماید وصندوقچه علوم ایشان سربه مهر به حسن وحسین علیهما سلام سینه به سینه منتقل شد ولی دوران خفقان حکومت امویان حسنین را درکنج غربت نشاند و هریک را به مشغله ای درگیر ساخت تا مسلمانان نتوانند ازسرچشمه های جوشان علوم بهره مند شوند. پس از شهادت امام حسن مجتبى(ع)، امام حسین، امام سجاد و امام باقر(علیهم السلام) تحت فشار شدید و آزار و اذیت اموى ها قرار گرفته و تحت نظر و کنترل بودند.آنچنان که آمار آمد وشدها به منزل امامان معصوم لحظه به لحظه به حکومت مدینه ودربار حکام اموی گزارش میشدو فقط عده قلیلى از شیعیان خاص، موفق به دیدار آن ها و اخذ حقایق و علوم مى شدند تاآنکه بالاخره هر کدام از فرزندان رسول الله(صلى الله علیه وآله) را به طریقى به شهادت رساندند. در اوایل قرن دوم هجرى، درگیرى هاى شدیدى بین بنى عباس و بنى امیه شکل گرفت و اموى ها مشغول و مجبور به دفاع از حکومت خود شدند. در نتیجه توان ادامه آن سختگیرى ها و کنترل ها را نداشتند. لذا امام صادق(علیه السلام) با استفاده از این فرصت، از انزوا بیرون آمد و خانه خود را به دانشگاه علوم الهی مبدل ساخت و باب این دانشگاه را به روى همه مردم باز گذاشت. ایشان آزادانه در منبر مساجد به نشر علوم و احکام و قواعد دین مى پرداخت آنچنان که بنابر روایت مستند در این زمان بیش از چهار هزار طلبه و دانشجوى علم و دانش از دریاى بى کران علم آن حضرت بهره گرفته وهریک به دانشمندان و اندیشمندان شهیری درعصر خود مبدل که نام برخی ازآنها وعلوم مکشوفه ایشان تاکنون مورد بهره برداری قرار میگیرد. شاگردان خاص آن حضرت با بهره گیرى از جلسات درس ایشان، درباره مبانى علمى، قسمت هایى از چهارصد اصل معروف را نوشتند که به «اصول اربعه مائه» معروف شد.یکى از خوشه چینان مکتب آن حضرت به نام جابر بن حیان کتابى شامل هزار ورق و پانصد رساله به رشته تحریر در آورد. جابربن حیان بابهره گیری ازاین سرچشمه جوشان موفق به کشف الکل گردید که تاکنون علوم پزشکی و شیمی خود را مدیون این کشف بزرگ میدانند. امام جعفرصادق(ع) علیرغم تلاش بدخواهان شیعه برای نمایش تک بعدی ازآن و هادیان این مذهب دردوران مذکور علوم مختلفی را در اولین دانشگاه بزرگ اسلام وجهان تدریس نمود که ازجمله آنها میتوان به : شیمی،فیزیک ،نجوم ، ریاضی،فقه و حقوق اسلامی و...اشاره داشت . بنابراین براى هیچ کدام از اهل بیت عترت و طهارت، چنین فرصتى پیش نیامده بود تا بتوانند به نشر احکام و قواعد فقهى، تفسیر آیات قرآن مجید و کشف اسرار حقایق بپردازند. چون این موقعیت بیشتر براى امام جعفر صادق(علیه السلام) پیش آمد، لذا مذهب شیعه با مهر "جعفری " مذین از علوم الهیه آن امام گردید و تاکنون به واسطه این جوشندگی در علم به نام آن حضرت اشتهار ومعروفیت یافت . اشتهار مذهب شیعه به نام امام جعفرصادق(علیه السلام) هیچ دلالتى بر تفاوت بین ایشان و اجدادش و نیز عموى بزرگوارش امام حسن مجتبى(علیه السلام)که از امامان بر حق شیعه است، ندارد.بلکه مبدء ودلیلی برای علمی بودن چهره شیعه بشمار میرود. آیا امام صادق فقط به شیعیان درس میداد؟ پاسخ این سوال به قطعیت خیر است زیرا اکابر علما و فقهاى بزرگی از اهل سنت، نظیر: ابوحنیفه، مالک بن انس، یحیى بن سعید انصارى، ابن جریح، محمد بن اسحق، یحیى بن سعید قطان، سفیان بن عیینه و سفیان ثورى از مکتب آن حضرت بهره گرفته و افتخار شاگردی آن حضرت را باخود همراه ساخته اند . اما آنچه ازآن جز به تهجر و تبعیت ازکج فهمی های گذشتگان نمیتوان یاد کرد ،موجب شده تا حق جویان اهل سنت تاکنون از حقانیت واعلمیت ستارگان آسمان ولایت کم بهره باشند که از نشانه های آن فقط ذکر همین مطلب کفاف میکند که باوجود پرورش شاگردان بزرگی چون افراد صدر و ذکر نام امام جعفر صادق (ع) باوجود آن همه روایت و اصل معروف که درعموم کتب اهل سنت نیز ذکر شده جزو ائمه اربعه این مذهب قرار نگرفته است . حال آنکه این امام همام به جهت نسب و فضیلت که در صفحات کتب مشهوره اهل سنت به آن اذعان و تاکید شده سرآمد افرادیست که دربیان اصول و فروع شرعیه و علمیه بدون درک حضرت رسول (ع) به بیان روایات متضاد ازیکدیگر اقدام نموده اند. اما آنچه ائمه طاهرین الاخصوص امام ششم شیعیان ثبت و ضبط درپرونده علمی وشرعی شیعه نموده به بیان خود ایشان هیچ نبوده جز آنکه انتقال کلام رسول گرامی اسلام باشد. |
|
|
|
خبرگزاری فارس: نوعی آدامس اعتیاد آور و خطرناک با نام "پان کراک " تحت عنوان خوشبو کننده دهان وارد بازار شده است.
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس و به نقل از منابع اینترنتی؛ رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر نیروی انتظامی مهاباد افزود: این نوع آدامس به صورت قاچاق وارد میشود که بین مردم به ویژه دانش آموزان پخش میشود.
سرگرد طالبی گفت: "پان کراک " از برگ خشک شده تنباکو و آهک تهیه شده است.
وی تاکید کرد : مصرف این نوع آدامس باعث لرزش و حرکات غیر طبیعی در چشم میشود و پس از آن بیماریهای لثه و دهان و همچنین نارسایی کلیهها را به همراه دارد.
رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر نیروی انتظامی مهاباد با هشدار به خانوادهها افزود: سوداگران مرگ متناسب با سن و سلیقه افراد مخدرهای متنوع را روانه بازار کردهاند که این نوع آدامس نیز یکی از این مخدرها میباشد.
ضرغامی گفت: اگر چارچوب دموکراسی و قواعد کلی بازی رعایت شود و بحثهایی مطرح شود که باعث رشد جامعه است، رسانه ملی استقبال میکند و ما منعی برای حضور آنان در رسانه ملی نداریم.
به گزارش شبکه ایران به نقل از خبرگزاریها رئیس سازمان صدا و سیما که اخیرا و در پایان دوره 5ساله اول ریاست خود بر سازمان صداوسیما، حکم ریاست مجدد خود را از رهبر انقلاب دریافت کرده است، امروز در یک جلسه چهار ساعته به سوالات گوناگون خبرنگاران پاسخ داد.
موسوی و کروبی به دموکراسی پایبند باشند، تا
سید عزتالله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما در این جلسه در پاسخ به سئوالی با این موضوع که آیا رسانه ملی آماده است که سخنان میرحسین موسوی و کروبی را پخش کند و آیا اینکه ما در تلویزیون ممنوعالتصویر داریم یا خیر، اظهار داشت: ما ممنوعالتصویر نداریم. برخی از نهادها درباره برخی از افراد توصیههایی را به ما میکنند، اما من خیلی این توصیهها را مورد توجه قرار نمیدهم. بعد از انتخابات توصیههایی شد که از بعضی از افراد که به دلایلی عدم صلاحیت آنها محرز شده بود، استفاده نکنیم، اما من به توصیهها گوش نکردم و در برخی از موارد از آنها استفاده شد.
ماهها قبل از انتخابات فضای کافی برای رسانهها قرار داده شد و در ملاقاتی که با آقای مهندس میرحسین موسوی نیز داشتم، گفتم که ما با برنامههایمان خود شما را که چندسالی از جامعه دور بودهاید، به جوانان معرفی کردهایم و هیچ مشکلی با افراد نداریم، اما پس از انتخابات، وظیفه رسانه ملی، حفظ امنیت ملی و ایجاد و تقویت ثبات بود و در آن فضای کاملاً ناپایدار نمیتوانستیم مسائل خلاف امنیت عمومی را عنوان کنیم. حتی چند روز بعد اعلام کردیم که این دو تن با افراد دیگری مناظره کنند، اما آنها قبول نکردند.
ضرغامی ادامه داد:ضرغامی گفت: اگر چارچوب دموکراسی و قواعد کلی بازی رعایت شود و بحثهایی مطرح شود که باعث رشد جامعه است، رسانه ملی استقبال میکند و ما منعی برای حضور آنان در رسانه ملی نداریم.
وی ادامه داد: پیش از انتخابات آقای کروبی بیشتر از هرکسی در برنامههای ما حضور داشت، الان هم اگر آنها با توجه به بحثهایی که منطقی است و با رعایت ایجاد ثبات و پایداری از این مرحله عبور کنند ما با آنها مشکل خاصی نداریم. ضمن اینکه فیلمهای آقای کروبی بدون هیچ حذف و سانسوری به روی آنتن رفت، اما ما فیلم یکی از اصولگراها را به دلیل حذفیات بسیار اصلاً پخش نکردیم، در حالیکه فیلم کروبی با حضور بسیاری از افراد و فضای عاطفی سنگینی که داشت، پخش شد و فردای همان شب روزنامه متعلق ایشان با تیتر درشتی خبر زد که رسانه ملی فیلم ایشان را سانسور کرده است که در ادامه خود آقای کروبی این خبر را تکذیب کرد.
رئیس سازمان صدا و سیما در ادامه سخنان خود گفت: انصافاً در مجلس ششم که صدا و سیما نامرادیهای بسیاری دید، یکی از افرادی که همیشه با ما همکاری میکرد، آقای کروبی بود و فکر میکنم که یکی از دلایلی که رای او در این دوره کم شد، این بود که کروبی در این دوره خودش نبود و اگر همان کروبی پیرو امام باقی میماند، رای بیشتری میآورد و امیدوارم این فضای خاصی که به خاطر تخلفاتی که صورت گرفته زودتر برطرف شود تا دست ما برای انجام حرکتهای تحولی و تاثیرگذار باز شود.
دستور بررسی همه دستمزدها را ارائه کردهام
ضرغامی در این مراسم در پاسخ به سئوالی مبنی بر مقدار دستمزد بازیگران و چگونگی تعیین حدود آن گفت: دستمزد عوامل تولید به ویژه بازیگران اگر خوب کنترل نشود، در روند تولید سالم میتواند اشکال ایجاد کند.
من با توجه به فضای جدید دستور بررسی همه دستمزدها را ارائه کردهام. در سیما چون زمان تولید طولانی است، مسائل خاصی به وجود میآید که ارزیابی دستمزد با توجه به زمانی که در خدمت پروژه هستند، صورت میگیرد ما باید مسائل مختلفی را بررسی کنیم تا بتوانیم میزان دستمزدها را مورد ارزیابی قرار دهیم.
مارا بی رحمانه نقد کنید!
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: در مورد حجم انتقاداتی که به صدا و سیما وارد است، باید بگویم اگر رسانهای بخواهد متعادل حرکت کند خود به خود از دو طیف انتقاداتی به آن وارد میشود. مردم روزانه 4.5 ساعت تلویزیون نگاه میکنند. با توجه به این نکته، حوزه نقد گسترده میشود، اما اگر از حوزه سیاسی بخواهیم صحبت کنیم ما تابه حال از افرادی نظیر آقای کواکبیان برای حضور در رسانه ملی بسیار دعوت کردهایم تا جایی که خودشان میگویند چقدر از من دعوت میکنید؟
ضرغامی اضافه کرد: ما در مجلس شورای اسلامی از فراکسیون اقلیت که حدود 40 نفر هستند نیز مدام دعوت میکنیم و رسانه ملی علیرغم برخی محدودیتهایی که دارد، زمینه را برای حضور افراد و جریانهای مختلف و فضای سالم و عقلانی فراهم کرده است. البته من معتقد نیستم که ما به همه وظایف خود عمل کردهایم، اما آمادگی رسانه ملی نسبت به پذیرش نقد حداقل نسبت به خود بسیار است و ما از همکاران رسانهای خود میخواهیم که بیرحمانه ما را مورد نقد قرار دهند.
رویکردهای رادیویی ما نوین است
ضرغامی در ادامه این نشست خبری گفت: تخصصی شدن رادیوها امروز در همه دنیا مرسوم است. آنها با برنامهریزیهای دقیق سعی میکنند از این ابزار تخصصی استفاده کنند. البته کیفیت برنامه و محتوای خوبش به تکثر اولویت دارد. هم رویکردی که رادیو جوان داشت و هم راهاندازی رادیو گفتوگو حرکت جدیدی مبتنی بر نیازهای مخاطبان بود.
وی افزود: رادیو گفتوگو حرکت جدیدی بود و شیوههای رادیو جوان هم نو و ابتکاری بودند، اما معاون صدا معتقد است که وقتی حرکت جدید و با ریسکپذیری آغاز میشود، پس از مدتی باید مورد بازبینی قرار گیرد و با جهتگیری علمی به کار خود ادامه بدهد.
امیدوارم همگان نشانه های تحول را یکساله ببینند
رئیس رسانه ملی در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برخی از منتقدان پس از اعلام حکم ریاست شما توسط مقام معظم رهبری از بخشی از آن چنین استنباط کردند که این حکم اولتیماتومی به شماست و در صورت عدم تحول در برنامهها تا یک سال از این سمت برکنار خواهید شد، تصریح کرد: ماموریتی که برعهده من است و حکمی که به من ارائه شده، تاکید زمانی و مکانی آن ارائه شده و امیدواریم که نشانههای تحول واقعی که قول آن را دادهایم به سرعت نمایان شود و بتوانیم تحول اساسی در تمام بخشها تا پایان پنجسال داشته باشیم و نشانههای این تحول تا سال اول قابل مشاهده باشد. من در 5 سال اول اقداماتی داشتم که از آنها در ادامه ایجاد تحول استفاده خواهیم کرد.
قانون اساسی ایجاد شبکه خصوصی را منع کرده است
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر راهاندازی شبکههای خصوصی گفت: با توجه به نص صریح قانون اساسی، اجازه بدهید من چیزی را به عنوان نظر شخصیام تبیین نکنم.
نتیجه نظرسنجی ها در برنامه های زنده، ملاک واقعی از رضایت مردمی نیست
وی در ادامه درباره برنامههایی که به طور زنده به روی آنتن میروند و در آنها عملکرد مدیران به نظرسنجی گذاشته میشود، اظهار داشت: چنین نظرسنجیهایی ملاک واقعی نیست. ما در برخی برنامهها، نظیر برنامه نود، به خاطر فضای بازی که وجود دارد در بیان برخی مسائل را شفاف عمل میکنیم اما فضایی که در آن عملکرد مدیران به نظرسنجی گذاشته شود، مناسب نیست.
تولید "موسیقی فاخر" برای رئیس سازمان اولویت دارد
سید عزتالله ضرغامی در بخش دیگری از سخنان خود درباره وضعیت موسیقی در رسانه ملی اظهار داشت: ساماندهی موسیقی از جمله اولویتهای ما است و توجه به محتوای فاخر و آبرومند و مبتنی بر شعر و ادبیات تراز بالای ملی در دستور کار ما قرار دارد.
مهمترین اشکال ما در این بخش اشکال محتوا و مضمون است. در وهله اول توجه به شعر و ادبیات و مضمون از اهمیت بالایی برایمان برخوردار است. اگر شعر و ترانهای بدون تاثیرگذاری پخش شود ممکن است تعابیری از آن استخراج شود که صحیح نباشد به همین منظور ما اداره کل نماهنگ را ایجاد کردهایم که وظیفهاش تولید نماهنگ است.
وی افزود: استفاده از ترانهها محدودیت نیست، نوع مخاطب ، نوع برنامه و زمان مهم است. اگر موسیقی پاپ برای برنامه جوانان باشد در حد 15 ثانیه و به منظور ایجاد فاصله ایراد ندارد اما اگر 2 دقیقه بشود ایراد شرعی دارد و با نگاه مثبت باید استفاده از موسیقی فاخر به شیوه مطلوبی فراهم شود.
فیلم لیلی با من است در دوره من ساخته شد
رئیس سازمان صدا و سیما درباره پاسخگویی مدیران و یا عوامل سازنده برنامههای مختلف به خبرنگاران نیز گفت: اطلاعرسانی مناسب باید انجام شود، ولی یک پروژه نباید به دلیل اهمیت زیادش دچار حواشی شود.
حتما یکی از وظایف صدا و سیما الگوسازی برای جوانان است به خصوص برنامههای نمایشی که باید بیشترین اثربخشی را داشته باشند. اصلا سریالها و فیلمهای تینایجری که خود یک ژانر است باید با محتوای غنی در ایران ساخته شود چون این ژانر در کشورهای غربی با فروش بالایی برخوردار هستند و بدترین الگوهای غربی را به مخاطبان خود ارائه میدهند.
وی ادامه داد: ما در ساخت برنامه برای جوانان دو مسئله را مورد توجه قرار دادیم یک باورپذیری در شخصیت که باید درست باشد چون کلا فضای جوانان و نوجوانان به لحاظ فرهنگی خاص است و حتی ادبیات حاکم بر آنها نیز متفاوت است. مثلا اولین فیلم طنز درباره دفاع مقدس با نام «لیلی با من است» در دوره من ساخته شد و بسیاری انتقاد کردند که با موضوع دفاع مقدس شوخی نکنید، ولی من گوش نکردم و این فیلم در حال حاضر یکی از فیلمهای بسیار خوب است. باید فضایی ایجاد کرد که مخاطب آن را بپذیرد. البته من وجود بعضی از آسیبها و اشکالات را در برنامهها منکر نمیشوم و با برنامهریزیهای صحیح موارد منفی باید به حداقل برسد.
گرایش ما بیشتر به سمت فرهنگ و تولیدات شرقی است
ضرغامی توضیح داد: در راستای تحولات سازمان تحولات ساختاری و تغییر در حوزه مدیران حتما انجام میشود. درباره بخش تأمین برنامههای خارجی سیما نیز باید بگویم گرایش ما بیشتر به سمت فرهنگ و تولیدات شرقی است، هر چند که بعضا از ما سوال میشود چرا سریالی شبیه «جومونگ» نداریم... این موارد اتفاقا باعث میشود ما از برخی نکات مثبت آن استفاده کنیم. برای ساخت چنین آثاری سالها تحقیق، ممارست و برنامهریزی میشود و ما با دوبله سطح بالا و حرفهای این سریالها را پخش میکنیم و دوبله فاخر ما سهم عمدهای در جذب مخاطبان دارد ضمن این که فیلمها و سریالهای شرقی، ماهیت عدالتخواهانهای دارند و با برخی از اهداف ما مطابقت میکنند.
تعدادی از خبرنگاران قابل خود را به دلیل پرداختهای چند برابر در خارج از کشور از دست داده ایم!
وی درباره ساماندهی نیروهای انسانی سازمان صدا و سیما نیز گفت: ما کلا در باب نیروی انسانی به دلیل پیچیدگی آموزش و تامین آنها دچار اشکال هستیم، صدا و سیما در طول چند سال گذشته تعدادی از خبرنگاران قابل خود را به دلیل پرداختهای چند برابر در خارج از کشور، از دست داده است. جنگ رسانهای است و مدیران رسانه به عنوان افراد حاضر در خط مقدم محسوب میشوند و باید اعتبارات این بخش به خوبی تأمین شود.
وی گفت: نیمی از نیروهای سازمان امروز رسمی نیستند و مشکل بیمه دارند و بخش عظیمی از کار ما مانده است. حداقل کاری که میتوانیم انجام دهیم ساماندهی بقیه همکاران است، ضمن این که همه شبکهها لزوما نیروی گسترده انسانی نیاز ندارند. مثلا برای شبکه فیلم و سریال به زبان عربی، ما تمام مواد آن را داریم و با بودجه اندکی در بخش دوبله، میتوانیم آنها را پخش کنیم.
ضرغامی همچنین در این جلسه درباره عملکرد 5سال گذشته خود هم گفت و در ادامه
باسلام
خدمت عزیزانی در این وبلاگ خدمتشون هستیم این وبلاگ بلحاظ موضوعی مذهبی سیاسی است ومخالف سرسخت تفکر سکولار
باتشکر از حضورتان-سبزواری