سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]

ببینید رهبر ازهمه جوون دوستره وبه هنرمند علاقه داره

در طول صحبت سلحشور (والبته حتی قبل از آن و حتی‌تر قبل از آمدن رهبر) مصطفی زمانی ساکت و آرام و سربه‌زیر نشسته بود و عکاس‌ها بیشتر به این جوان محجوب توجه می‌کردند تا بقیه
رهبر یک جایی هم به شخصیت جامع‌الاطراف حضرت یوسف(ع) اشاره کرد و گفت پیامبران فقط برای دعا و نیایش و نصیحت مردم مبعوث نشدند. اگر این‌طور بود که ظالمان آنها را نمی‌کشتند. پیامبران برای هدایت مردم و تغییر تاریخ و مبارزه(ونه حتی صرفا مخالفت) با ظلم مبعوث می‌شدند. این بخش از صحبت رهبر ضمن تقدیر از شخصیت‌پردازی حضرت یوسف در سریال، نقد ظریفی هم داشت

 دو نفر مصطفی زمانی را هل دادند جلو و گفتند آقا این هم یوزارسیف. رهبر لبخندی زدند و گفتند: شما آقاجان اولین تجربه تصویری‌تان با حضرت یوسف بود، خودتان را حفظ کنید و همیشه مثل حضرت یوسف بمانید. زمانی ساکت و آرام هم چشمی گفت و با فشار جمعیت عقب رانده شد.


  
اگرچه تعدد زوجات یکی از احکام اسلامی است اما توجه به این نکته ضروری است که این حکم، ابداع اسلام نبوده
 
است که آن را متهم سازیم، بلکه اسلام فقط به آن نظم بخشیده، از آزادی بیش از حد مردان کاسته و آن را منوط به
 
 
شرایطی مانند اجرای عدالت نموده استادامه مطلب...
  

چگونه درمانش کنم؟

راه های مقابله با چشم چرانی و خودارضایی را بیان کنید؟

چشم چرانی و نگاه آلوده، آغاز انحرافات جنسی و به ویژه خودارضایی است؛

از این رو، در مرحله اول لازم است دیده ها را پاک کرد تا بتوان دل را کنترل کرد.

ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند، دل کند یاد

قرآن کریم پیش از دعوت به عفت جنسی، به عفت چشم دعوت می کند و می فرماید:

«به مردان با ایمان بگو عفت چشم و عفت جنسی را رعایت کنند... به زنان با ایمان بگو عفت چشم و عفت جنسی را رعایت کنند»

از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله چنین حکایت شده است: «نگاه (به نامحرم) تیر زهرآگینی از تیرهای شیطان است».

شیطان با نگاه آلوده، جوانان را به دام عشق ناپاک و انحرافات جنسی می کشاند. حضرت علی می فرماید: «چه بسا عشقی که با یک نگاه، بذرافشانی می شود».

چشم چرانی، از محرومیت های جنسی، محیط نامساعد، ضعف اراده و... به وجود می آید و عصب «لی بیدو» که در اعصاب چشم متمرکز است، به اعصاب جنسی متصل است و شخص، از چشم چرانی لذت می برد و با تکرار این عمل، تبدیل به یک عادت می شود.

برای مقابله با چشم چرانی و استمنا، ابتدا لازم است از ضررهای آن دو آگاهی پیدا کنیم.

ضررهای چشم چرانی

چشم چرانی بیشتر در مردها دیده می شود و بیماری «سادیسم» را به وجود می آورد و در زن ها، خودنمایی بیشتر وجود دارد که بیماری «مازوشیسم» را به وجود می آورد

چشم چرانی، سبب درشتی چشم، ضعف اعصاب و روان، بی خوابی، کم خوابی، بی اشتهایی، خیال پردازی واهی، تشویش ذهن و... می شود.

خودارضایی

خودارضایی، یکی از گناهان کبیره است و بر اساس برخی تفاسیر قرآن کریم، کسانی که خودارضایی می کنند، تجاوزکار معرفی شده اند؛ «کسانی که فراتر از این جویند، پس آنان تجاوزگرند». شخصی از امام صادق علیه السلام در مورد خودارضایی سؤال کرد و امام در پاسخ فرمودند: «خودارضایی، گناه بزرگی است. کسی که مرتکب این کار زشت شود، همانند کسی است که با خود ازدواج کند و اگر من بدانم کسی با خود این عمل را انجام می دهد، با او غذا نخواهم خورد» و بعد حضرت برای اثبات دلیل خود، به آیه فوق استدلال کرد.

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: «ناکح الکف ملعون؛ کسی که خودارضایی کند، ملعون [از رحمت خدا دور [است».

امام صادق علیه السلام می فرماید: برای کسی که خودارضایی کند، در قیامت عذاب دردناکی در نظر گرفته شده است

ضررهای جسمانی و روانی خودارضایی

. خودارضایی باعث کاهش انرژی بدن، خستگی و پیری زودرس می شود.

2. خودارضایی به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر می گذارد و آن را کاهش می دهد.

. به دستگاه تناسلی آسیب می رساند و باعث ناتوانی های جنسی می شود.

. باعث ضعف حافظه، حواس پرتی و ناتوانی در تمرکز فکری میشود

اضطراب و افسردگی ایجاد می کند.

6. موجب پرخاشگری و بداخلاقی می شود.

7. احساس گناه، عذاب وجدان را باعث می شود.

8. شخص را بی عاطفه، کم رو و خجالتی بار می آورد.

9. موجب افت تحصیلی شده، در ازدواج مشکل ایجاد می کند.

 بی میلی به همسر و ناسازگاری خانوادگی ایجاد می کند.11

کیفیت درمان چشم چرانی و خودارضایی

ایستادگی در برابر شهوت و کشش های انحرافی درونی، تنها با تکیه بر ایمان و قدرت اراده، امکان پذیر است. هر چه ایمان و اراده قوی تر باشد، مقاومت شخص در برابر جاذبه های جنسی، بیشتر و عفت او افزوده می گردد.

برخی از عواملی که سبب دوری از چشم چرانی و خودارضایی می گردند، به شرح زیرند:

1. عفت چشم؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله می فرماید: هر مسلمانی که بی اختیار چشمش به زیبایی های زنی بیفتد و چشم فرو نهد، خداوند به او توفیق عبادتی می دهد که شیرینی آن را احساس کند.

 

2. حیا؛ حضرت علی علیه السلام می فرماید: حیا، سبب عفت و عفت، ثمره حیاست.13 شرم، مانع کار زشت است.14

3. روزه؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله می فرمایند: جوان ها! ازدواج کنید و اگر نمی توانید، حتماً روزه بگیرید که روزه، غریزه جنسی را کنترل می کند.15 همچنین نقل شده که راه کنترل غریزه جنسی، روزه است.16

4. توجه به زیان های چشم چرانی و خودارضایی که در آغاز بحث بیان شد.

5. ازدواج.

6. خودداری از حضور در مکان های خلوت و دوری از تنهایی؛ چون تنهایی، خود عامل مهمی برای تحریک به خودارضایی و زمینه ساز ارتکاب این عمل است.

7. تلاش برای تقویت اراده، از گام های مهم در علاج این بیماری است؛ نگوییم اراده از ما سلب شده است؛ زیرا ممکن است اراده انسان ضعیف شود؛ ولی هیچ گاه از بین نمی رود. برای تقویت اراده، راه های زیادی پیشنهاد شده است که برخی از آنها

الف) تلقین به خود؛ مرتب به خود بگویید که من می توانم این عمل را ترک کنم.

ب) به پایان رساندن کارهای نیمه تمام نیز در تقویت اراده مؤثر است. سعی کنید هیچ کاری را نیمه تمام نگذارید.

 

ج) تمرکز بخشیدن به فعالیت های گوناگون و پراکنده؛ از کارهای متعدد و متنوع پرهیز کنید؛ چون موجب پراکندگی و به هم ریختگی انسجام فکر می شوند.

 

د) نماز، سحرخیزی، کم خوری و دوری از گناه، از عوامل مهم تقویت اراده هستند.

 

8. افکار جنسی را که به ذهن خطور می کند، بلافاصله با ذکر خدا و یاد آسیب های معنوی، جسمی، روانی و اجتماعی آنها، از خود دور کنید.

 

9. تنبیه، راه دیگر مقابله با این تحریکات است؛ مثلاً با خود شرط کنید و بگویید: اگر این بار چنین گناهی را مرتکب شوم، یک یا چند روز، روزه می گیرم یا مبلغی صدقه می دهم.

 

10. اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت و دعا پر کنید.

 

11. راه دیگر خنثی نمودن تحریکات، گرفتن دوش آب سرد - البته اگر از سلامت جسمی برخوردارید - یا شستن اعضا با آب سرد است و هیچ گاه در حمام کاملاً عریان نشوید و به اندام جنسی خود نگاه نکنید.

 

12. از نگاه کردن به مواضع جنسی و برجستگی های بدن دیگران (حتی از روی لباس) پرهیز کنید.

 

13. به هنگام خواب، سعی کنید شکم بیش از حد معمول پر نباشد و هرگز به رو نخوابید.

 

14. ایمان مذهبی خود را روز به روز تقویت کنید و توسل به ائمه علیهم السلام را فراموش نکنید. امیدوار به رحمت الهی باشید و هیچ گاه مأیوس نشوید.

 

15. از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان خودداری کنید.

 

16. از نگاه کردن به تصاویر و فیلم های تحریک کننده و لباس جنس مخالف، جداً پرهیز کنید.

 

17. از فکر کردن، تصور و خیال در مورد جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری کنید.

 

18. از معاشرت و سخن گفتن و نگاه به جنس مخالفت - حتی کودکان جذاب و خوش سیما - خودداری کرده، از دوستی با آنان پرهیز کنید.

 

19. به بدی گناه و عواقب آن توجه کنید.

 

20. از مشاهده اعمال، رفتار و گفتار زوج های جوان جداً خودداری کنید.

 

 


88/9/10::: 10:21 ع
نظر()
  
  

شهر عشق و عرفان بگذرد

راه بیت‌الله اگر از هند و ایران بگذرد

مهربانا یک دو جامی بیشتر از خود برآ

مست‌تر شو تا غدیر از عید قربان بگذرد

«خون نمی‌خوابد» چنین گفتند رندان پیش از این

کیست می‌خواهد که از خون شهیدان بگذرد؟

نغمه‌اش در عین کثرت، جوش وحدت می‌زند

هر که از مجموع آن زلف پریشان بگذرد

پردة عشّاق حاشا بی‌ترنّم گل کند


شام دلتنگان مبادا در غم نان بگذرد

وای روز ما که در اندوه و حرمان سر شود

حیف عمر ما که در دعوا و بهتان بگذرد

خون سهراب و سیاوش سنگفرش کوچه‌هاست

رستمی باید که از این آخرین خوان بگذرد

کاشکی این روزها بر ما نمی‌آمد فرود

حسرت این روزها بر ما فراوان بگذرد

کافر از کافر گذشت و گبر یار گبر شد
کاش می‌شد تا مسلمان از مسلمان بگذرد

حال و روز عاشقان امروز بارانی‌تر است
نازنینا اندکی بنشین که باران بگذرد

از شراب مشرق توحید خواهد مست شد
گر نسیم هند از خاک خراسان بگذرد
انتهای پیام/م


  
  

یعنی بعضی جوونا با التشون بازی  میکنند که منیشون بیرون بیاد حال چه کنیم که از این بلای خانمان سوز فاصله بگیریم حال اگر به چنین گناهی الوده شدین مایوس نشین

 اولا کاملا امیدوار به رحمت خدا باشید که خداوند ارحم الرّاحمین است و همین که شما پشیمان شده اید و

 

توبه کرده اید تمامی گناهانتان بخشیده شده است امام صادق(ع) می فرمایند: توبه کننده از گناه همانند کسی است که گناه نکرده است و

 

توبه کننده ای که بر گناه خود اصرار کند و طلب استغفار کند مسخره کننده است! و خدا نیز در قرآن می فرماید:و کسانی که در راه ما (با نفس

 

خود و دشمن ما) جهاد کردند به یقین آنها را به راه‏های (وصول به مقام قرب) خود راهنمایی می‏کنیم، و همانا خداوند با نیکوکاران است.

 

راه کارهای زیر شما را در رسیدن به هدفتان یاری می کند:ادامه مطلب...

  

ای مردم! مبادا که نسبت به او راه ضلالت و گمراهی سپرید و مبادا که از او روی برتابید، و مبادا که از ولایت و سرپرستی و از اوامر و فرمانهایش به تکبر روی سرباز زنید. اوست که هادی بحق و عامل بحق و نابود کننده باطل است و از ناپسندیده ها بازتان می دارد.

اوست که در راه خدا از سرزنش هیچ کس پروا نمی کند و اوست نخستین کسی به خدا و پیامبرش ایمان آورد و جان خویش را فدای رسول الله(صلی الله علیه وآله و سلم) کرد. در آن هنگامه  ها که هیچ کس در کنار پیامبر باقی نماند. همچنان از او حمایت کرده و تنها رها ننموده و همو بود که در آن روزگار که کسی را اندیشه عبادت و پرستش خدا نبود، در کنار پیامبر، پروردگار خود را پرستش و عبادت می کرد. ای مردم! علی را برتر و والاتر از هر کس بدانید که خدایش از همه، والاتر و برتر دانسته است و به ولایت او تمکین کنید که خدایش بر ولایت بر شما منصوب فرموده است.ادامه مطلب...

  
  

پیامبر سال دهم هجری را برای انجام آخرین حجش برگزید. چرا که فرشته الهی هر سال یک بار بر او نازل می گردید، ولی در آن سال دوبار نازل گردید و پیامبر علت آن را نیک می دانست.« حجه الوداع »،« حجه الاسلام»، «حجه البلاغ »،« حجه الکمال »و« حجه التمام » نام هایی است که بنا به مناسبات گوناگون بر آخرین حج پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) نهاده اند. حضرت(صلی الله علیه وآله و سلم) با غسل و تدهین و با دو تکه لباس ساده احرام« لنگ و حوله »در حالی که زنانش را در هودج قرار داده بود، با پای پیاده از مدینه خارج گردید. با وجود بیماری های فراوانی که در سال دهم رایج گردیده بود قریب یکصد و چهل هزار نفر همراه رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) به قصد و عزیمت حج خارج گردیدند. البته کسانی که حج می گزاردند بیش از این تعداد است. چرا که عده ای در مکه مقیم بودند، عده ای نیز به همراه امام علی(علیه السلام) و ابوموسی اشعری از یمن رهسپار حج گردیدند. گروهی نیز از عراق و مصر عازم حج بودند. پس از پایان اعمال و مناسک حج پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم)  قصد مدینه نمودند. هجدهمین روز ذیحجه پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) و مسلمانانی که همراه ایشان بودند به منطقه غدیرخم جحفه رسیدند. در این منطقه کاروان های مصر، عراق و مدینه از یکدیگر جدا می گشتند. جبرئیل امین(علیه السلام) در این سرزمین بر پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلم) نازل گردید و آیه ابلاغ را بر ایشان فراخواند: ادامه مطلب...

88/9/10::: 9:35 ع
نظر()
  
  

ندایی غریب، در واپسین لحظات حجه الوداع، جان آخرین فرستاده الهی را نوازش داد:

«ای پیامبر؛ آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شود، ابلاغ کن؛ و اگر نکنی پیامش را نرسانده ای و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه می دارد،  آری خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.» پیام پیامبر تمام نیست مگر آن که امر الهی را که تحقق رسالتش منوط به آن است آشکارا واگویه کند و خدا نیز او را از شرّ مردم معصوم می دارد! ادامه مطلب...

  

 

 

امام دانش و بینش

الگوهای جاودان، همواره با یک ویژگی عمده قابل شناسایی‌اند. آنان تاریخ را به پیش‌ می‌برند و آن را وسیله‌ای برای درس‌آموزی

 

آیندگان قرار می‌دهند. این موضوع در سلوک دینی امام باقر (علیه السّلام) چگونه قابل توضیح است؟ آیا می‌توان ایشان را موسس و

 

بنیانگذار دوره‌ای جدید در تاریخ علم و جهان اسلام دانست؟ مقاله زیر سعی دارد به این سؤالات پاسخ بدهد.

 

در باب لقب آن حضرت (باقر) گفته‌اند که وی علوم زمانه خود را می‌شکافت و باز می‌کرد. در لسان‌العرب آمده‌است: او را باقر می‌خواندند؛

 

 

چرا که علم را می‌شکافت و به اصل آن پی می‌برد و فروع علم را از آن استنباط می‌کرد و دامنه علوم را می‌شکافت و وسعت می‌داد.

 

شیخ صدوق در علل‌الشرایع نیز به نقل از عمرو بن شمر آورده است: از جابر جعفی پرسیدم: چرا به امام پنجم، باقر می‌گفتند؟ گفت:

چون علم را می‌شکافت و اسرار آن را آشکار می‌کرد.

 

 

به هر روی ، آنچه مشخص است، این است که امام باقر(علیه السّلام) به علم‌آموزی و گسترش دانش توجه بسیاری می‌کردند. در واقع،

 

می‌توان ایشان را بنیانگذار جنبش فرهنگی جهان اسلام دانست. در همین راستا، ایشان به تربیت شاگردانی چون:

محمدبن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر و برید بن معاویه همت گماشتند؛ شاگردانی که به تعبیر امام صادق (علیه السّلام) مکتب

 

احادیث وی (امام باقر) را زنده کردند.

 

در همین زمینه می‌توان از شاگردان دیگری چون جابر بن یزید جعفی، ابان بن تغلب، کیان سجستانی، حمران بن اعین،سدیر

صیرفی، ابوصباح کنانی، عبدالله بن ابی یعفور که هر کدام محدثی بزرگ بودند و در نقل وگسترش احادیث منقول از امام محمد باقر

 

(علیه السّلام) نقش بسزایی داشتند، نام برد.

 

از دیگر تلاش‌های ارزنده امام باقر (علیه السّلام)، تبیین مسائل کلامی و معارف دینی بود. در زمان حضرت، بحث‌های کلامی خوارج، رواج

 

یافته بود و امام (علیه السّلام) با شرح بسیاری از خطبه‌های حضرت علی (علیه السّلام) در زمینه‌های توحید و صفات الهی به بسط

 

معارف اسلامی می‌پرداخت. نیز حضرت، مناظرات گوناگونی با دانشمندان عصر خویش داشت و در آنها به طرح بحث‌های دینی

 

می‌پرداختند.

 

 

این روش (مناظره) از جمله نیکوترین روش‌هایی بود که می‌توانست به پیدایی و گسترش علم در جامعه اسلامی آن سامان یاری

 

.مناظره، گفت و شنودی است میان دو عالم با دو دیدگاه کاملا متفاوت. این گفت‌و شنود، چیزی جز توجه و احترام به نظر دیگری و قایل

 

‌شدن به حق سخن گفتن برای دیگران نبود.

 

 

آنگونه که خود حضرت در این‌باره می‌فرمودند: «عالمان باید برای شنیدن نسبت به گفتن حریص‌تر باشند. آنها علاوه بر هنر خوب

حرف زدن، باید خوب شنیدن را نیز در خود تقویت کنند» یا «هنگامی که نزد دانشمندی نشستی به شنیدن حریص‌تر از گفتن

باش و نیکو شنیدن را بیاموز، همانگونه که نیکو گفتن را می‌آموزی و سخن هیچ‌کس را قطع مکن».

 

 

به همین دلیل، ایشان با برگزاری جلسات بحث و گفت و گو با دانشمندان گوناگون و حتی مخالفان خود، به بسط علوم اسلامی

 

می‌پرداخت. این شیوه‌ای بود که بعدها به فرزند آن حضرت؛ یعنی امام صادق (علیه السّلام) منتقل شد و ایشان (امام صادق) با برگزاری

 

نشست‌هایی با فرقه‌ها و گروه‌های مختلف اسلامی و دینی به نقد و بررسی اندیشه‌ها همت می‌گماشتند.

 

 

 به عبارت دیگر امام باقر (علیه السّلام) نه تنها بنیانگذار شیوه جدید تفکر در جهان اسلام است، ‌بلکه دوره‌ای جدید را در تاریخ اسلام رقم

 

می‌زند. ویژگی‌های این تاریخ به‌طور خلاصه عبارتند از:

1 - ارائه طرحی برای گسترش دانش و علوم مختلف

2 - تدوین دیالوگ ویژه عصر برای این منظور

3 - ارائه روشی نظام‌مند و عقلانی برای تبیین و توضیح علوم و معارف دینی. تا آن جا که ایشان معتقد بودند روش شیعه نه روش

 

افراطیون (یعنی غلات شیعه) و نه تفریط گرایان( ظاهرگرایان)، بلکه روشی است میانه روانه. نقل است که ایشان در اعتراض به سخنان

 

غلوآمیز برخی فرقه‌ها، درباره جایگاه و مقام معنوی خاندان پیامبر، از آن‌ها خرافه‌زدایی کرده و مطرح می‌کردند که درباره ما چیزی

 

می‌گویند که ما نیستیم.

 

 

علاوه بر آن ایشان با جمع‌آوری احادیث ثقه، به دنبال آن بودند که روش فهم احادیث را در متن، به صحابه و دیگر دانشمندان عصر بیاموزند.

 

بدین معنی که ایشان خود را در بستر و متن تحولات زمانه خویش‌ قرار می‌دادند و تلاش فراوانی مبذول می‌کردند تا حقیقت را به دیگران

 

بیاموزند.

4 -  ایشان تلاش می‌کردند حقیقت متن، در شیوه تعامل با مخالفان برای آنان آشکار و روشن شود.

.

 

 

 

منابع:

1 - اصول کافی، ج1

2 - بحارالانوار-ج70-علامه مجلسی

3 - سیره چهارده‌معصوم- محمدی اشتهاردی منبع:مطالعات شیعه شناسی


88/9/3::: 2:2 ع
نظر()
  
روز عرفه، روز شناخت است. عرفه روزی است که خدای سبحان بندگان خود را به عبادت و اطاعت خویش فرا می خواند و خوان کرم و احسان و لطف خود را برای آنان می گسترد و درهای مغفرت و بخشش و رحمتش را بر روی آنان می گشاید.

***

عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می گردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت ?عرفت? و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی ?عرف? صبر و شکیبایی و تحمل است. (1)
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه? هو التَّوابُ الرّحیمْ
ادامه مطلب...

  
<      1   2   3   4      >